چشمان تو قرار به آدم نمي دهد
جبر است و اختيار به آدم نمی دهد
چشمت اگر بيايد و مردانگي كند
جز فرصت فرار به آدم نمی دهد
در چشم هاي تو هوسي دم بريده است
عشقي ادامه دار به آدم نمي دهد
دارد هنوز روح مرا نيش مي زند
افعي ست حس مار به آدم نمی دهد
چشمي كه جسم و روح مرا گاز مي زند
يك بوس آبدار به آدم نمي دهد
با احتياط روي دلم راه مي رود
مدرك ولو غبار به آدم نمي دهد
ثابت نمي كنم كه تو هم عاشق مني
عشق تو اعتبار به آدم نمي دهد
جبر است و اختيار به آدم نمی دهد
چشمت اگر بيايد و مردانگي كند
جز فرصت فرار به آدم نمی دهد
در چشم هاي تو هوسي دم بريده است
عشقي ادامه دار به آدم نمي دهد
دارد هنوز روح مرا نيش مي زند
افعي ست حس مار به آدم نمی دهد
چشمي كه جسم و روح مرا گاز مي زند
يك بوس آبدار به آدم نمي دهد
با احتياط روي دلم راه مي رود
مدرك ولو غبار به آدم نمي دهد
ثابت نمي كنم كه تو هم عاشق مني
عشق تو اعتبار به آدم نمي دهد
نظر