حرکت در بازار سرمایه با مهربان

[ساسان]

باشه قبول:D

ولی میگن روز پدر و چند روز پیش هم روز مادر بود;)

یک چند صباح دیگه هم روز تولد بانوی شریفه مدفون در شهر شما هم روز دختره:-w


این جا سر خیلیها کلاه گذاشتن X-(

[خودشکوفا]

سلام به به اينجا گودددد باي ي ي پارتي ي يي :D

خیر مقدم عرض می شه..
چطور همچین فکری به ذهن شما رسید؟؟
اینجا بیشتر شبیه به یه فستیوال شاد و خوشگذرانانه در قلب اروپاست..;;)

دکی سلام
یعنی شما هنوز زوده...دکی سنت که نباید کم باشه...
هی...هر چند شنیدنیها من حاکی از اینه که فقط چند سالی از شاهکار خلقت جناب جنتی موجود جاودانه عصر حاضر کوچکتری ....
ولی هنوز تجرد....

ساسی جان واقعا حیفه آدمی با فضل و کمال شما هنوز اینو ندونه در نژاد های قدیمی دایناسورها ازدواج نمی کردن.. تخم می ذاشتن...:p
دکتر جان من از شما پوزش می خوام:D

نه بابا!بابا که نشدم هنوز!!!:D

اما خب مرد که هستم...;)

پس روزم مبارک!:D:D:D:D:D:D:D

:-&:-&
اگه تو مردی پس بنده چغندر قندم!!!

[ساسان]

سروران گرامی ببخشید
ولی با خواندن این خبر هنگ کردم
در کدوم برحوتی داریم لحظه لحظه عمرمان را میسوزونیم



خرج 46 میلیارد دلاری در پارس جنوبی/ یک فاز جدید گازی هم به تولید نرسید
بر این اساس باید در شرایط تحریم های خصمانه غرب، با تعریف اولویت ها، منابع مالی، پیمانکاری و کالایی کشور بر روی پروژههای اولویت داری همچون طرح توسعه میادین مشترک نفت و گاز پارس متمرکز شود تا بتوان از سهم نفت و گاز کشور در برابر استخراجهای گسترده کشورهای عربی همسایه صیانت کرد.
به دلیل عدم اجرای سیاستهای "اقتصاد مقاومتی" در شرکت ملی نفت ایران و با وجود سرمایهگذاری 46 میلیارد دلاری در طول 3 سال گذشته اما حتی یک فاز جدید و استاندارد پارس جنوبی هم تا پایان سالجاری در مدار بهره برداری قرار نمیگیرد.

به گزارش خبرنگار مهر، 25 خرداد ماه سال 1389 قرارداد طرح توسعه 35 ماهه هشت فاز پارس جنوبی امضا شد و هم اکنون با ورود به سومین سال امضای این قراردادها، پیشرفت اجرایی هیچ یک از این فازهای 35 ماهه پارس جنوبی حتی به 65 درصد هم نرسیده است.

بر اساس آخرین گزارش رسمی اعلام شده توسط شرکت نفت و گاز پارس پیشرفت فیزیکی ساخت و توسعه فاز 13 به 61 درصد، فاز 14 به 47 درصد، فاز 19 به 61 درصد، فاز 20 و 21 به 46 درصد و فاز 22 تا 24 پارس جنوبی هم به حدود 60 درصد رسیده است.

از سوی دیگر با اعمال تغییرات متعدد مدیریتی در سطح مدیران پیمانکاران و حوزه کارفرمایی، عدم تعریف اولویت بندی تامین مالی، کالا و تجهیزاتی توسط شرکت ملی نفت و ناکارآمدی نظام جریمه و تشویق پیمانکاران موجب شده است که حتی تا سال آینده هم امکان آغاز تولید زودهنگام گاز طبیعی در این پروژههای مشترک فراهم نشود.

با این وجود رئیس جمهوری زمستان سال گذشته تاکید کرده بود: با بهره برداری از فازهای جدید پارس جنوبی تا پایان فعالیت دولت دهم ظرفیت تولید گاز ایران از این میدان مشترک 2 برابر خواهد شد.

[beny_63]

بنی ...شیطون...:D

عزیزم ...این تیم مدیریتی پست منو بعد یه ساعت نشون داد من نتونستم درستش کنم ... من تو هنگام رقصیدن به این چیزا توجه نمیکنم ...

بنی.... از اون دخترای شوهر بیچاره کن هستیا ... از بس وسواس داری ...:p

چیکار به متنش داری خو ...با ریتمش حال کن ...بدنتو با ریتمش هماهنگ کن ببین چه حالی میده ...

اگه مدیریت منو مسدود نکرده بود به همتون آموزش مجازی رقص میدادم .....تو همین تاپیک ....

مندی......... تو هیچ اشکالی نداری
فقط کاش یه ذره ادبیاتتو درست کنی ..... فقط همین! :-?
وسواس ندارم ولی شوهر بیچاره کن فک کنم باشم! :D

[خودشکوفا]

دوستان گرامی متاسفانه حامل خبر خوبی نیستم:(

همین چند دقیقه پیش متوجه شدم مدیریت محترم سایت, محدودیت ها و فیلترهای مندی رو رفع کرده اند:-s

خدایا خودت کمکمون کن#:-S

دکتر مهربان دیدی چه خاکی به سرمون شد؟؟:((

[Hamid Broker]

عزيزان، کسي که اين مطالب را نوشته است شايد خود نيز دچار اين مشکلات است. همه ما در رفتارمان مشکلاتي داريم. ولي بايد بپذيريم ايران ما ، همان سرزميني که هنگام قرائت سرود اي ايران اي مرز پر گهر ، موي گرده مان سيخ ميشود و دچار دل لرزه مطبوعي ميشويم ، در حال سقوط است. بپذيريم اگر شرايط کنوني ايران اينگونه است همه دليلش مديران و بالا سري هاي ما نيستند و نقش اصلي را خودمان در اين جايگاه ايفا مي کنيم. چرا مثلا اگر هر کدام از ما فقط براي يک ماه به خارج از کشور برويم (براي مثال به سوئد!!!) رفتارمان تغيير مي کند ؟ خوب مي شويم . به استخرهاي مختلط مي رويم! با جنبه مي شويم ! فکرو نگاهمان عوض مي شود و بدون رو در بايستي بگويم : آدم مي شويم!( هر چند براي 1 ماه!!!!)بپذيريم ايران مي تواند همچون گذشته بهترين باشد. ايران و ايراني لياقت اين بهترين بودن را دارد.بپذيريم براي اينکه ايران خوب شود بايد بهترين باشيم.


احمدي نژاد ، خاتمي ، رضا پهلوي ، هاشمي رفسنجاني هيچ فرقي ندارند وقتي من عوض نشوم خاتمي و هاشمي و احمدي نژاد و … چه فرقي دارند وقتي ما خودمان مردمان آگاه و درستي نيستيم؟
يک ملت دلال مسلکِ ناآگاه ، با آن حماقت آشکار در هنگام رانندگي يا توحش علني براي برداشتن يک شيريني از جعبه ي تعارفي
يا شهوت عجيب براي قرار گرفتن در مقابل دوربين ، با رتبهي نخست جستجوي سکس … چرا بايد در پي يک زمامدار رويايي باشد؟
اول : ايراني ها لطفا روزي يک بار(يا دست کم يک روز در ميان) حمام بروند.
دوم : ايراني ها قبل از پرتاب فحش به بيرون ، دهانشان را ببندند و تا بيست بشمرند.بخصوص وقتي توي خيابان و جلوي ديگران هستند.
سوم : هر خانوادهي ايراني هر روز يک روزنامه بگيرد ، اگر شده يالثارات!
چهارم : هر فرد ايراني تعهد کند که هر ماه يک کتاب تازه بخواند … حتي خلاصه مباني لوله کشي عمومي!
پنجم : رانندگان به جاي فاصله ي بين شلوار و جوراب دختري در آن طرف خيابان به داشبورد جلوي چشمشان نگاه کنند و سرعت از پنجاه کيلومتر در هيچ شرايطي تجاوز نکند.
ششم : همه به خودشان تلقين کنند که اين کسي که مي خواهيم کلاهش را برداريم تا شب براي عزيزمان هديه ببريم ، خودش عزيزِ يک نفرِ ديگر است.
هفتم : بفهميم كه زرنگي ضايع كردن حق ديگران نيست بلكه ، رعايت حقوق ديگران ، رسيدن به حقوق خودمان است؛ هر کس به اندازه ما حق دارد و وقتش با ارزش است
هشتم : بفهميم كه اگر صاحب يك بوتيك هستيم شغل ما بوتيك دار است يا اگر راننده تاكسي هستيم شغل ما راننده است . نه اينكه همه دزد و كلاهبردار باشيم و از شغلمان فقط براي راهي به رسيدن به كلاهبرداري استفاده كنيم . به شغلمان احتراما بگذاريم و بگذاريم دزدي فقط براي كسي باشد كه شغلش فقط دزدي است.
نهم : مردهاي ايراني يک بار براي هميشه قبول کنند که زنها ، جزو املاکشان نيستند و خودشان عقل دارند. عشق و رابطه و آشنايي هم بازي برد و باخت و فتح قلمرو ديگران نيست.
دهم : مردها تمرين کنند که رد عبور زني را با نگاه شخم نزنند و زنان تمرين کنند که جواب سلام مردان را با خونسردي و لبخند بدهند چون به معناي … نيست.
يازدهم : ورزشکاران ما بعد از باخت به رقيب تبريک بگويند (مثل ژاپنيها) و دهانشان را تا نيم ساعت بعد از هر باخت يا برد ببندند. خلاصه اين که ظرفيت برد ديگران و شکست خودمان را به دست بياوريم؛ سعي کنيم جدا از برد يا باخت، باارزش بشويم!
دوازدهم : ايرانيها به جاي تمسخر شکل ظاهري و نوع حرف زدن سياستمداران، فکر کنند که ايراد واقعي کار آن شخص در کجاست. همين!
سيزدهم: به نمايشگاه کتاب اگر مي روند براي (کتاب) بروند.به خيابان فرشته مي روند براي (عبور) از خيابان فرشته باشد.و در کل به هر قبرستاني مي روند براي خاطر (همان قبرستان) باشد.
چهاردهم: تمرين کنيم که ميانبري که ممکن است ذرهاي کسي را دلخور کند، مصداق بارز دزدي است؛ حتيالمقدور ميانبر نزنيم
پانزدهم: در هنگام رانندگي، بين خطوط حرکت کنيم و خطي را انتخاب کنيم که متناسب با سرعت ماست - در عين سادگي، از همه سخت تره!
شانزدهم: اين آخري از همه سختتر است و اينكه دروغ نگوييم . همانطور كه فكر مي كنيم عمل كنيم . فراموش نكنيم ريا كه اكنون عادت و عرف جامعه شده است درواقع يك بيماري اجتماعي و از آسيب شناسي بسيار جدي برخوردار است.

مطلبش خیلی عالی بود، درد ما ایرانیها دقیقاً همین چیزاس

[مندی]

مندی......... تو هیچ اشکالی نداری
فقط کاش یه ذره ادبیاتتو درست کنی ..... فقط همین! :-?
وسواس ندارم ولی شوهر بیچاره کن فک کنم باشم! :D

این اولین پست من بعد از رهایی است ....قدر آزادیتونو بدونین ....به آزادی همدیگه احترام بذارین ....این نعمتی است که خدا به بندگانش عطا فرموده ...پس بهتره ما بندگان هم رعایت کنیم .... :x

مرصی بنی جان ....فقط شما منو شناختی :*...همه میگن تو اشکال داری ..یکیش این دکی خودمون ..یکی دیگش ممد شهلا ...ولی ما خودمون میگیم اشکال نداریم مشکل داریم ...مثل علی ... :D
چرا ای کاش ..حتماً ...شما تعداد پست هاتو به صدتا برسون تا خصوصیت فعال شه ... بعد بیا تو خصوصی معلم ادبیاتم شو بهم یاد بده :-B... بابت حق الزحمه پول که نداریم ولی سهم داریم ... قجار بهت میدم ...خوبه:D
شوهر بیچاره کردن هم خودش کلی هنره دختر ....بهتر از طلاق که هس ...:))
بیشتر اینجا حضور داشته باش ... مطلب هم بزار...خیلی بهت خوش میگذره ...@};-
این تاپیک و خانندگانش ومطلب نویساش جزء بهترینها هستن ...(بجز من البته :D)
تو این هفته چندتا امتحان خیلی سنگین دارم ممکنه کمتر بیام اینجا ...با اینکه استادا سوالاشو هم دادن ولی حس خوندنش نیس ...آخرشم گوش شیطون کر این واحدا رو دوباره باید ترم بعد برداریم ...مغز نیس که فسیله ...:D

[Amirhm]

امیر نصر سامانی تصمیم می گیرد به همراه سپاهیانش به طور موقت در باد غیس (در خراسان آن زمان) اقامت کند، اما خوش آب و هوا بودن این منطقه اقامت امیر را طولانی می کند. لشکریان که دلتنگ شده بودند و نمیخواستند بیشتر در آنجا بمانند جرات بیان خواستهی خود را با امیر نداشتند و از رودکی میخواهند امیر را به بازگشت ترغیب کند. رودکی که امیر را خوب میشناخت تصمیم میگیرد با سرودن شعری بخت خود را برای راضی کردن امیر به بازگشت به بخارا بیازماید. رودکی در حضور امیر چنگ زنان قصیدهی «بوی جوی مولیان آمد همی» را آغاز می کند. امیر با شنیدن قصیدهی رودکی چنان دلتنگ میشود که بی کفش و رخت سفر سوار بر اسب تا بخارا میتازد! روایت کاملتر را با قلم نظامی عروضی، نویسنده قرن 6 هجری بخوانید.


چنین آورده اند که نصر بن احمد که واسطه عقد اهل سامان بود و اوج دولت آن خاندان ایام ملک او بود و اسباب تمتع و علل ترفع در غایت ساختگی بود، خزائن آراسته ولشکر جرّار و بندگان فرمانبردار زمستان به دارالملک بخارا مقام کردی و تابستان به سمرقند رفتی یا به شهری از شهرهای خراسان. مگر یک سال نوبت هری بود، به فصل بهار به بادغیس. که بادغیس خرمترین چراخوارهای خراسان و عراق است. قریب هزار ناو هست پر آب و علف که هم یکی لشکری را تمام باشد. چون ستوران بهار نیکو بخوردند و به تن و توش خویش بازرسیدند و شایستهی میدان و حرب شدند،نصر بن احمد روی به هری نهاد و به در شهر به مَرغ سپید فرود آمد ولشکرگاه بزد. و بهارگاه بود و شمال روان شد و میوههای مالن و کروخ در رسید که امثال آن در بسیار جایها به دست نشود و اگر شود بدان ارزانی نباشد.آنجا لشکری برآسود و هوا خوش بود و باد سرد و نان فراخ و میوهها بسیار و مشمومات فراوان. لشکری از بهار و تابستان برخورداری تمام یافتند از عمر خویش … زمستان آنجا مقام کردند و از جانب سجستان نارنج آورردن گرفتند و از جانب مازندران ترنج رسیدن گرفت. زمستانی گذاشتند در غایت خوشی.

چون بهار درآمد اسبان به بادغیس فرستادند و لشکرگاه به مالین به میان دو جوی بردند و چون تابستان درآمد میوهها در رسید.
امیر نصربن احمد گفت تابستان کجا رویم که از این خوشتر مقامگاه نباشد، مهرگان برویم.
چون مهرگان درآمد گفت مهرگان هری بخوریم و برویم و همچنین فصلی به فصل همی انداخت تا چهار سال برین برآمد زیرا که صمیم دولت سامانیان بود و جهان آباد و ملک بی خصم و لشکر فرمانبردار و روزگار مساعد و بخت موافق. با این همه ملول گشتند و آرزوی خانمان برخاست…دانستند که سر آن دارد که این تابستان نیز آنجا باشد.پس سران لشکر و مهتران ملک به نزدیک استاد ابوعبدالله الرودکی رفتند و از ندمای پادشاه هیچکس محتشمتر و مقبولالقولتر از او نبود.

گفتند به پنج هزار دینار تو را خدمت کنیم، اگر صنعتی بکنی که پادشاه از این خاک حرکت کند که دلهای ما آرزوی فرزند همیبرد و جان ما از اشتیاق بخارا همیبرآید. رودکی قبول کرد که نبض امیر بگرفته بود و مزاج او بشناخته، دانست که به نثر با او در نگیرد، روی به نظم آورد و قصیده ای بگفت به وقتی که امیر صبوح کرده بود درآمد و به جای خویش بنشست و چون مطربان فرو داشتند، او چنگ برگرفت و در پردهی عشاق این قصیده آغاز کرد:

بوی جوی مولیان آید همی..................... یاد یار مهربان آید همی

ریگ آموی و درشتی راه او .................... زیر پایم پرنیان آید همی

آب جیحون از نشاط روی دوست ........خنگ ما را تا میان آید همی

ای بخارا شاد باش و دیر زی ............ میر زی تو شادمان آید همی

میر ماه است و بخارا آسمان .............. ماه سوی آسمان آید همی

میر سرو است و بخارا بوستان .........سرو سوی بوستان آید همی

آفرین و مدح سود آید همی............... گر به گنج اندر زیان آید همی

چون رودکی بدین بیت رسید امیر چنان منفعل گشت که از تخت فرود آمد وبیموزه پای در رکاب خنگ نوبتی در آورد و روی بخارا نهاد چنان که رانین و موزه تا دو فرسنگ در پی امیر بردند، به برونه، و آنجا در پای کرد و عنان تا بخارا هیچ بازنگرفت و رودکی آن پنج هزار دینار مضاعف از لشکر بستد.


(بوی جوی مولیان) با دو صدای جاودانه بانو مرضیه و استاد بنان

[خودشکوفا]

عزيزان، کسي که اين مطالب را نوشته است شايد خود نيز دچار اين مشکلات است. همه ما در رفتارمان مشکلاتي داريم. ولي بايد بپذيريم ايران ما ، همان سرزميني که هنگام قرائت سرود اي ايران اي مرز پر گهر ، موي گرده مان سيخ ميشود و دچار دل لرزه مطبوعي ميشويم ، در حال سقوط است. بپذيريم اگر شرايط کنوني ايران اينگونه است همه دليلش مديران و بالا سري هاي ما نيستند و نقش اصلي را خودمان در اين جايگاه ايفا مي کنيم. چرا مثلا اگر هر کدام از ما فقط براي يک ماه به خارج از کشور برويم (براي مثال به سوئد!!!) رفتارمان تغيير مي کند ؟ خوب مي شويم . به استخرهاي مختلط مي رويم! با جنبه مي شويم ! فکرو نگاهمان عوض مي شود و بدون رو در بايستي بگويم : آدم مي شويم!( هر چند براي 1 ماه!!!!)بپذيريم ايران مي تواند همچون گذشته بهترين باشد. ايران و ايراني لياقت اين بهترين بودن را دارد.بپذيريم براي اينکه ايران خوب شود بايد بهترين باشيم.


احمدي نژاد ، خاتمي ، رضا پهلوي ، هاشمي رفسنجاني هيچ فرقي ندارند وقتي من عوض نشوم خاتمي و هاشمي و احمدي نژاد و … چه فرقي دارند وقتي ما خودمان مردمان آگاه و درستي نيستيم؟
يک ملت دلال مسلکِ ناآگاه ، با آن حماقت آشکار در هنگام رانندگي يا توحش علني براي برداشتن يک شيريني از جعبه ي تعارفي
يا شهوت عجيب براي قرار گرفتن در مقابل دوربين ، با رتبهي نخست جستجوي سکس … چرا بايد در پي يک زمامدار رويايي باشد؟
اول : ايراني ها لطفا روزي يک بار(يا دست کم يک روز در ميان) حمام بروند.
دوم : ايراني ها قبل از پرتاب فحش به بيرون ، دهانشان را ببندند و تا بيست بشمرند.بخصوص وقتي توي خيابان و جلوي ديگران هستند.
سوم : هر خانوادهي ايراني هر روز يک روزنامه بگيرد ، اگر شده يالثارات!
چهارم : هر فرد ايراني تعهد کند که هر ماه يک کتاب تازه بخواند … حتي خلاصه مباني لوله کشي عمومي!
پنجم : رانندگان به جاي فاصله ي بين شلوار و جوراب دختري در آن طرف خيابان به داشبورد جلوي چشمشان نگاه کنند و سرعت از پنجاه کيلومتر در هيچ شرايطي تجاوز نکند.
ششم : همه به خودشان تلقين کنند که اين کسي که مي خواهيم کلاهش را برداريم تا شب براي عزيزمان هديه ببريم ، خودش عزيزِ يک نفرِ ديگر است.
هفتم : بفهميم كه زرنگي ضايع كردن حق ديگران نيست بلكه ، رعايت حقوق ديگران ، رسيدن به حقوق خودمان است؛ هر کس به اندازه ما حق دارد و وقتش با ارزش است
هشتم : بفهميم كه اگر صاحب يك بوتيك هستيم شغل ما بوتيك دار است يا اگر راننده تاكسي هستيم شغل ما راننده است . نه اينكه همه دزد و كلاهبردار باشيم و از شغلمان فقط براي راهي به رسيدن به كلاهبرداري استفاده كنيم . به شغلمان احتراما بگذاريم و بگذاريم دزدي فقط براي كسي باشد كه شغلش فقط دزدي است.
نهم : مردهاي ايراني يک بار براي هميشه قبول کنند که زنها ، جزو املاکشان نيستند و خودشان عقل دارند. عشق و رابطه و آشنايي هم بازي برد و باخت و فتح قلمرو ديگران نيست.
دهم : مردها تمرين کنند که رد عبور زني را با نگاه شخم نزنند و زنان تمرين کنند که جواب سلام مردان را با خونسردي و لبخند بدهند چون به معناي … نيست.
يازدهم : ورزشکاران ما بعد از باخت به رقيب تبريک بگويند (مثل ژاپنيها) و دهانشان را تا نيم ساعت بعد از هر باخت يا برد ببندند. خلاصه اين که ظرفيت برد ديگران و شکست خودمان را به دست بياوريم؛ سعي کنيم جدا از برد يا باخت، باارزش بشويم!
دوازدهم : ايرانيها به جاي تمسخر شکل ظاهري و نوع حرف زدن سياستمداران، فکر کنند که ايراد واقعي کار آن شخص در کجاست. همين!
سيزدهم: به نمايشگاه کتاب اگر مي روند براي (کتاب) بروند.به خيابان فرشته مي روند براي (عبور) از خيابان فرشته باشد.و در کل به هر قبرستاني مي روند براي خاطر (همان قبرستان) باشد.
چهاردهم: تمرين کنيم که ميانبري که ممکن است ذرهاي کسي را دلخور کند، مصداق بارز دزدي است؛ حتيالمقدور ميانبر نزنيم
پانزدهم: در هنگام رانندگي، بين خطوط حرکت کنيم و خطي را انتخاب کنيم که متناسب با سرعت ماست - در عين سادگي، از همه سخت تره!
شانزدهم: اين آخري از همه سختتر است و اينكه دروغ نگوييم . همانطور كه فكر مي كنيم عمل كنيم . فراموش نكنيم ريا كه اكنون عادت و عرف جامعه شده است درواقع يك بيماري اجتماعي و از آسيب شناسي بسيار جدي برخوردار است.

درود بر روان پاکت جناب دارو ساز

ارزنده خواهد بود اگه بفرمایید مطلب بالا از خامه کدام بزرگوار تراویده است و منبع آن به دوستان معرفی بشه...
در آینده جهت مراجعات مکرر به کار عزیزان خواهد آمد...

مطلب بالا عمیقا درد دل همه ماست...
برای مثال امروز در مجمعی متشکل از 80 نفر آدم تحصیلکرده و مهندسین این مملکت حاضر بودیم.. در پایان که اعلام شد حاضرین جهت صرف شیرینی به اتاق مجاور تشریف ببرند چنان صحنه هایی خلق شد که به واقع عرق شرم بر پیشانی من نشست...

[داروساز]

عزیز نویسنده مطلب نا مشخص است من از سایت بورکس استفاده کردم.... واقعا عین حقیقت است در بالاترین سطح علمی کشور کاملا دیده میشود چه برسد به......

درود بر روان پاکت جناب دارو ساز

ارزنده خواهد بود اگه بفرمایید مطلب بالا از خامه کدام بزرگوار تراویده است و منبع آن به دوستان معرفی بشه...
در آینده جهت مراجعات مکرر به کار عزیزان خواهد آمد...

مطلب بالا عمیقا درد دل همه ماست...
برای مثال امروز در مجمعی متشکل از 80 نفر آدم تحصیلکرده و مهندسین این مملکت حاضر بودیم.. در پایان که اعلام شد حاضرین جهت صرف شیرینی به اتاق مجاور تشریف ببرند چنان صحنه هایی خلق شد که به واقع عرق شرم بر پیشانی من نشست...

[وحید نصیری]

[CENTER]

بوی جوی مولیان آید همی..................... یاد یار مهربان آید همی

ریگ آموی و درشتی راه او .................... زیر پایم پرنیان آید همی

آب جیحون از نشاط روی دوست ........خنگ ما را تا میان آید همی

ای بخارا شاد باش و دیر زی ............ میر زی تو شادمان آید همی

میر ماه است و بخارا آسمان .............. ماه سوی آسمان آید همی

میر سرو است و بخارا بوستان .........سرو سوی بوستان آید همی

آفرین و مدح سود آید همی............... گر به گنج اندر زیان آید همی

[[/B][/URL]

ببینم کی میتونه معنی بیت آخر رو بگه ...... ؟

مسابقه شروع شد .1 2 3 .... برو که بریم اکشن...

[خودشکوفا]

عجیبه که در نسخه بنده از شاهکار بنان و مرضیه این بیت اخر اصلا خونده نشده... معتبره؟؟

[وحید نصیری]

آره فک کنم معتبر باشه چون کل شعر رو به خاطر بیت آخر سراییده ....... معنیش خیلی قشنگه و واضحه یعنی برا جماعت بورس باز باید واضح باشه .......

هنوز منتظرم یکی بیاد معنیشو بگه .......

[Brother]

سن بالا یا رای بالا... مسئله این است!

[Amirhm]

آره فک کنم معتبر باشه چون کل شعر رو به خاطر بیت آخر سراییده ....... معنیش خیلی قشنگه و واضحه یعنی برا جماعت بورس باز باید واضح باشه .......

هنوز منتظرم یکی بیاد معنیشو بگه .......

علی جان شعرای درباری بخاطر شعری که میگفتند و مدحی که میکردند انتظار پاداش داشتند و فکرکنم معنیش این میشه که مدح و ثنا اگرچه برای من سودآوره ولی برای خزانه پادشاه موجب زیانه !:D